همه ما احساس ناامیدی را تجربه کرده ایم. احساسی که با کمبود امید، خوش بینی مشخص می شود. فردی که ناامید است، انتظار پیشرفت و موفقیت را از شخص می گیرد.
ناامیدی چگونه است؟
ناامیدی احساسی است که با کمبود امید و خوش بینی مشخص می شود. فردی که احساس ناامیدی می کند اغلب انتظار پیشرفت یا موفقیت در آینده را ندارد. افرادی که افسردگی دارند، دچار ناامیدی می شوند، به همین خاطر من به شما پیشنهاد می کنم تست افسردگی بدهید. یا برای درمان ناامیدی اقدام کنید.
ناامیدی و تاثیر آن بر سلامت روان!
ناامیدی، نشانه بسیاری از مشکلات بهداشت رفتاری و روانی شامل افسردگی ، اضطراب ، اختلال دو قطبی ، اختلالات خوردن ، استرس پس از سانحه ، وابستگی به مواد ذکر شده است.
افرادی که ناامیدی را تجربه می کنند ممکن است تحت تأثیر مشکلات روانی مانند افسردگی قرار بگیرند. احساس ناامیدی که با شرایطی مانند افسردگی اتفاق میفتد، ممکن است فرد را به فکر خودکشی بیندازد.
ناامیدی ممکن است همیشه همراه با یک مشکل خاص اتفاق نیفتد ، مهم نیست که علت ناامیدی چیست، احساس ناامیدی می تواند ویران کننده باشد. این احساس نه تنها احساس بهزیستی و ثبات فرد را به خطر می اندازد ، بلکه ممکن است شخص را از انگیزه لازم برای استفاده از منابع موجود یا درخواست کمک محروم سازد.
افرادی که ناامیدی را تجربه می کنند اظهاراتی از این قبیل دارند:
• وضعیت من هیچ وقت بهتر نمی شود.
• من هیچ آینده ای ندارم.
• هیچ کس به من کمک نمی کند.
• من تسلیم می شوم.
• الان خیلی دیر شده است.
• من هیچ امیدی به آینده ندارم.
• من هرگز خوشحال نخواهم شد.
درمانی برای ناامیدی وجود دارد؟
ناامیدی را با انگیزه بازدارنده، عدم علاقه ، افکار منفی در مورد آینده و دید منفی نسبت به خود می توان متمایز کرد. این احساسات ممکن است بسته به روحیه فرد بدتر شوند. در ادامه با راهکارهایی برای جلوگیری از ناامیدی آشنا می شویم.
۱٫ به عقب برگردید و به احساسات خود احترام بگذارید.
اگر تحت تاثیر احساسات خود قرار گرفته اید، و احساس ناامنی در ذهن شما ایجاد شده، این نشانه ای است که شما نیاز دارید گامی به عقب بردارید و و به برخی از خود مراقبتی های جدی بپردازید.
پیاده روی کنید، با دوستانتان صحبت کنید، به یک تعطیلات کوتاه مدت بروید، موزیک گوش کنید، مدیتیشن کنید،مجله بخوانید. هر چیزی که به شما در بازگشت به تعادل کمک می کند را انجام دهید.
برای هر دستاوردی که به دست می آورید از خودتان تشکر کنید و به خودتان پاداشی هر چند ناچیز بدهید. هر قدمی که بر می دارید شما را بیشتر از گذشته به رویاهایتان نزدیک می کند. حالا با نفس عمیق روی همین لحظه تمرکز کنید و قدر همه چیزهایی که الآن دارید، را بدانید.
۲٫ اهداف تان را بازبینی کنید.
در لحظاتی که به بن بست می رسید بازبینی اهدافی که در سر دارید بسیار مفید خواهد بود. به اهداف دقیقی که داشتید توجه کنید و آنچه را که در مرحله اول الهام بخش شما برای ایجاد این اهداف بود، به یاد آورید.
مثلا، اگر می خواهید وزنتان را کم کنید، به این دلیل است که پزشک تان آن را توصیه کرده یا به این دلیل که می خواهید سالم تر شوید؟
کلید کار، مشخص کردن اهدافی است که برای خودتان تعیین کرده اید و مایل به متعهد ماندن به آن هستید. اهداف شما باید به یک چشم انداز فراگیر متصل شوند که شما را برای غلبه بر هر مانع آماده کنند.
تصاویری از اهداف و رویاهایتان درست کنید، یا شرحی توصیفی از آنچه می خواهید به دست آورید، بنویسید.
۳٫ انتظارات تان را مدیریت کنید.
یکی از دلایل اینکه انگیزه تان را از دست می دهید این است که شما انتظارات خیلی بالایی دارید.
معمولا بیشترین ناامیدی ما مربوط به داشتن انتظارات غیرواقعی و غیر معقول است. داشتن انتظارات غیرواقعی به معنی نرسیدن به اهداف نیست، بلکه ممکن است به این معنی باشد که به زمان و یا منابع بیشتری برای حل آن نیاز دارید. به عنوان مثال، هنگام باز کردن یک فروشگاه جدید، به جای امید به ۱۰هزار نفر شدن اعضا، بر بهبود سیستم های خود تمرکز کنید.
اهداف مثبت و خاصی که در مراحل ابتدایی قابل مدیریت باشند، را مشخص کنید. تنظیم انتظارات سالم که دسترسی به آن ها راحت است، شما را به ادامه مسیر تشویق می کند.
دیدگاه‌ها (0)